بیمناسبت نیست در این جا برخی از تصریحاتی را که بزرگان علمای امامیه، در زمینه نفی تحریف ابراز داشتهاند، عرضه کنیم تا روشن شود هیچ گاه علمای شیعه قایل به تحریف قرآن نبودهاند و آن چه به آنان نسبت داده میشود کذب محض است.البته برخی از اخباریون افراطی ـ که در زمره شاخصین علمای شیعه قرار نگرفتهاند ـ در این زمینه مطالبی را گفتهاند که نباید به حساب عموم شیعه گذاشت.
اگر بخواهیم بزرگان علمای امامیه را به دو دسته محققین و محدثین (1) تقسیم کنیم باید بگوییم محققین از روز نخست تا کنون، بالاتفاق شبهه تحریف را مردود شمردهاند و محدثین نیز از دوران رئیس المحدثین ابو جعفر صدوق تا زمان خاتم المحدثین شیخ حر عاملی و نیز محدث کاشانی، همه با محققین هم گام بوده و منکر تحریف بودهاند.صرفا از سده یازدهم گروهی به نام اخباریون که جای گزین محدثین شدند، مسأله تحریف را مطرح ساختند و این غائله را بر پا نمودند، بنا بر این نباید این نظر ناصواب را به همه شیعیان نسبت داد.در این جا برای اثبات ادعای فوق سخنانی از بزرگان را به عنوان شاهد میآوریم:
1.شیخ المحدثین ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه صدوق (متوفای 381) در رساله اعتقادات چنین میگوید: «اعتقاد ما بر این است قرآنی که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل گردیده، همین قرآن موجود است که در دست مردم قرار دارد با 114 سوره، بیکم و کاست و هر کس به ما نسبت دهد که قرآن را بیش از این میدانیم، دروغ گوست» (2).
2.عمید طائفه محمد بن محمد بن نعمان، معروف به شیخ مفید (متوفای 413) در کتاب پر ارج خود «اوائل المقالات» ، میگوید: «برخی از اهل امامت بر این باورند که از قرآن هرگز چیزی کم نشده است، نه کلمه و نه آیه و نه سورهای، به جز آن چه در مصحف علی علیه السلام بوده و عنوان شرح و تفسیر را داشته است» .آن گاه گوید: «این قول، نزد من به حقیقت نزدیکتر است از قول کسانی که گفتهاند برخی کلمات از قرآن افتاده و رأی من همان است.و اما زیادت در مصحف، هرگز نبوده و نیست و این مطلب اجماعی علماست، زیرا اگر افزوده شدن سورهای مورد نظر باشد با مسأله اعجاز منافات دارد و اگر افزوده شدن کلمه یا کلماتی مقصود باشد آن نیز به دلیل عدم رجحان مردود است، پس قرآن از هر گونه زیادتی در سلامت است.علاوه بر استدلال مذکور در این زمینه از امام صادق علیه السلام روایتی در دست دارم» (3).
3.علم الهدی سید مرتضی علی بن الحسین (متوفای 436) در جوابیه اول از مسایل رساله طرابلسیات میگوید: «علم به صحت نقل قرآن مانند علم به وجود شهرهای بزرگ و حوادث تاریخی معروف و کتابهای مشهور جهان و اشعار شعرای عرب است، زیرا عنایت به قرآن، پیوسته بیش از امور یاد شده بوده است...» .
4.شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن الحسن طوسی (متوفای 460) در مقدمه تفسیر نفیس خود «التبیان» آورده است: «احتمال زیادت در قرآن به طور کلی منتفی است، زیرا اجماع امت بر عدم زیادت است و اما نقیصه، این عقیده نیز با ظاهر آرای مسلمین مخالف است و همین شایسته مذهب ماست که هرگز در قرآن زیادتی و نقصی رخ نداده است.کلام سید مرتضی و ظاهر روایات اهل بیت بر همین دلالت دارد...» (4).
5.جمال الدین ابو منصور حسن بن یوسف بن المطهر، علامه حلی (متوفای 726) در «أجوبة المسائل المهناویة» در جواب سید مهنا گوید: «حق آن است که هرگز تبدیل، تأخیر و تقدیم در قرآن رخ نداده است.هم چنین زیادت و نقصی بر آن وارد نشده است.پناه میبرم به خدا از این که کسی چنین چیزی را باور داشته باشد، زیرا موجب طعن در معجزه جاوید اسلام میشود و اساس نبوت را متزلزل میکند» (5). برای این که نقل اقوال علما موجب طولانی شدن بحث نشود، در این جا فقط به نام و آدرس گفتار دانش مندان نامی شیعه بسنده میکنیم (6):
علامه ابو علی فضل بن حسن طبرسی (متوفای 548)، مجمع البیان، ج 1، ص .15
محقق اردبیلی (متوفای 993)، مجمع الفائدة، ج 2، ص .218
شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء (متوفای 1228)، کشف الغطاء و رساله الحق المبین، ص .11
شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء (متوفای 1373) .أصل الشیعة و أصولها، ص .133
فیض کاشانی محمد محسن (متوفای 1090)، مقدمه ششم تفسیر صافی و علم الیقین، ج 1، ص 565 و وافی، ج 2، ص 274 ـ .273
خاتم المحدثین شیخ حر عاملی، صاحب وسایل الشیعة (متوفای 1104) در رساله فارسی که به همین منظور نوشته است، طبق نقل شیخ رحمت الله دهلوی در کتاب پر ارزش خود، اظهار الحق، ج 2، ص 208 و الفصول المهمة، سید شرف
الدین، ص .166
علامه شیخ محمد جواد بلاغی (متوفای 1353)، آلاء الرحمان، ج 1، ص 27 ـ .25
محقق ثانی شیخ علی بن عبد العالی کرکی (متوفای 940) در رسالهای که به همین منظور نوشته است، طبق نقل سید محسن اعرجی در کتاب اصولی خود: شرح وافیه (خطی) .
سید شرف الدین عاملی (متوفای 1381)، الفصول المهمة، ص 163 و نیز در کتاب ردیه خود بر مسایل موسی جار الله، ص .28
سید محسن امین عاملی (متوفای 1371)، أعیان الشیعة، ج 1، ص .41
علامه امینی شیخ عبد الحسین تبریزی، الغدیر، ج 3، ص .101
علامه طباطبایی (متوفای 1402)، المیزان، ج 12، ص 137 ـ .106
امام خمینی قدس سره در کتاب «تهذیب الاصول» ، ج 2، ص 165 و نیز در «انوار الهدایة»
شرح کفایة الاصول، ج 1، ص 245 که با کمال حدت و شدت از موضع پاک بزرگان شیعه در این باره دفاع نموده و از بیارزشی گفتههای حاجی نوری پرده برداشته است.
آیت الله سید ابو القاسم خویی قدس سره در مقدمه تفسیر خود «البیان» ، ص 258 ـ .215 با دلایل متین و استوار از ساحت قدس قرآن دفاع کرده هر گونه اتهام قول به تحریف را از شیعه ناروا دانسته که این نوشتار شمهای از بیانات روشن و مستدل این استاد بزرگوار است.
بسیاری از بزرگان علمای اهل سنت، که منصفانه مسأله تحریف را بررسی کردهاند، شیعه امامیه را از تهمت قول به تحریف مبرا دانستهاند.اولین کسی که شهادت به نزاهت موضع شیعه داده است، ابو الحسن علی بن اسماعیل اشعری (متوفای 324)، شیخ اشاعره و بنیان گذار مکتب اشعری است که تمامی جهان تسنن، امروزه پیرو این مکتب هستند.وی در این زمینه چنین میگوید: «شیعه امامیه دو دستهاند: یک دسته کوته نظران ظاهر بین که فاقد اندیشهاند و در مسایل دینی دارای نظر و آرای عمیق نیستند.اینان قایل به تحریف در جهت نقص برخی کلمات بودهاند و دلیل آنان روایاتی است که نزد محققین طائفه فاقد اعتبار است، ولی همین دسته نسبت به زیادتی در قرآن، به کلی منکرند و میگویند: هرگز در قرآن زیادتی رخ نداده است.دسته دوم، محققین و صاحبان نظر و اجتهادند که هر دو جهت زیادت و نقص را منکرند.آنان میگویند قرآن هم چنان که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده تا کنون دست نخورده است و از گزند تحریف، به طور مطلق، در امان بوده است، زیادت، نقص و تبدیل و تغییری در آن حاصل نشده است» (7).
علامه شیخ رحمت الله هندی دهلوی در کتاب نفیس خود «اظهار الحق» (8) به تفصیل در نزاهت و برائت شیعه از قول به تحریف سخن گفته است.مجموع گفتار او را در صیانة القرآن آوردهایم.هم چنین استاد معاصر، محمد عبد الله دراز در کتاب پر ارج خود، «المدخل إلی القرآن الکریم» (9) ، از شیعه دفاع نموده، ساحت آنان را از این تهمت مبرا دانسته است.استاد شیخ محمد محمد مدنی، رئیس دانشکده الهیات دانش گاه الازهر در «رسالة الاسلام» (10) به تفصیل و استشهاد فراوان از موضع شیعه دفاع کرده و به طور کلی این نسبت را به شیعه نسبت ظالمانه گرفته است (11).
1.فرق میان محققین و محدثین در آن است که محققین در احکام شرع اجتهاد را روا میدارند و اندیشه عقلی را در شناخت معارف دین دخیل میدانند، ولی محدثین، صرفا پیرو احادیث وارده از معصومین بوده، تمامی اصول و فروع دین را طبق آن بررسی میکنند.ولی این دقت را روا میداشتند که در استناد به روایات روش اتقان را در پیش گیرند و هرگز در این راه سستی و تساهل از خود روا نمیداشتند.
محققین در اجتهاد و اظهار رأی و نظر، خود را آزاد میدانند و پیوسته ره نمودهای خرد و اندیشه را پیش رو خود قرار دادهاند، بر خلاف محدثین که فقط به ظواهر احادیث وارده تمسک میجویند به شرط آن که در انتخاب آن دقت شده و از راه صحیح به دست آمده باشد.
2.ر.ک: اعتقادات شیخ صدوق هم راه با شرح باب حادی عشر، ص 94 ـ .93
3.أوائل المقالات، ص 56 ـ 54.شاید مقصود از روایت یاد شده همانهایی باشد که یادآور شدیم.
4.التبیان، ج 1، مقدمه، ص .3
5.أجوبة المسائل المهناویة، ص 121، مسأله .13
6.بیانات این بزرگان را به تفصیل در صیانة القرآن من التحریف آوردهایم.
7.ر.ک: ابو الحسن علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الإسلامیین، ج 1، ص 120 ـ 119.صیانة القرآن من التحریف، ص 81 ـ .79
8.اظهار الحق، ج 2، ص 209 ـ .206
9.المدخل إلی القرآن الکریم، ص 40 ـ .39
10.رسالة الاسلام، شماره 44، ص 385 ـ .382
11.ر.ک: صیانة القرآن من التحریف